Web Analytics Made Easy - Statcounter

روش صحیح درس خواندن وقتی خسته و خواب آلودید خستگی و تنبلی، نشانه‌های استراتژی نادرست چگونه بدون خستگی، درس بخوانیم گام اول: ساعت‌های معین برای مطالعه همراه با زمان استراحت فراوان گام دوم: تغییر تکالیف درسی منفعلانه به فعالانه گام سوم: ایجاد یک محیط راحت و بدون مزاحمت چگونه یک برنامه‌ی خسته‌کننده را به یک برنامه‌ی مؤثر تبدیل کنیم روش صحیح درس خواندن وقتی خسته و خواب آلودید

به گزارش اقتصاد آنلاین، وی در این مقاله، یک استراتژی معرفی می‌کند که برای گذراندن هر دو چالش زندگی‌اش از آن استفاده کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس نوشته‌ی زیر را بخوانید تا ببینید چگونه باید درس بخوانیم که خسته نشویم.

اغلب اوقات وقتی از یادگیریِ بهتر صحبت می‌کنم، تلاشم این است که بر عادات طولانی مدت تمرکز کنم. طی ماه‌ها و سال‌ها عادت‌های خوب ایجاد کنید تا در بقیه‌ی زندگی به شما کمک کنند، حتی اگر در این راه دچار لغزش شوید، بازگرداندن عادت‌های قدیمی ساده‌تر از ایجاد عادت‌های جدید است. با این حال، گاهی این امکان فراهم نیست. شما یک آزمون بزرگ یا ضرب‌الاجلی دارید که باید مطالب زیادی را به سرعت یاد بگیرید.

نقطه‌ی قوت استراتژی من این است که بر خلاف روشی است که اغلب افراد برای یادگیری مطالب دشوار همراه با ضرب‌الاجل اتخاذ می‌کنند و در نتیجه‌ی آن با تنبلی یا خستگی از پا درمی‌آیند.

خستگی و تنبلی، نشانه‌های استراتژی نادرست

رویکرد معمول دانشجو به یک ضرب‌الاجل نزدیک گاهی این چنین است: خودت را مجبور کن که تمام وقت در کتابخانه باشی، تمام فعالیت‌های اجتماعی و تفریح را حذف کن، خودت را برای وقت تلف کردن یا پرت شدن حواست سرزنش کن.

خیلی‌ها از این الگو به دلیل اینکه موجب بهبود و تقویت روند مطالعه می‌شود استفاده می‌کنند. وقتی حواس‌تات پرت می‌شود، خودتان را وادار می‌کنید تا سخت‌تر درس بخوانید و زمان بیشتری برای مطالعه بگذارید. این کار شما را بیشتر خسته می‌کند و حواس‌تان راحت‌تر پرت می‌شود و به دلیل عذاب وجدان ناشی از آن، مدت بیشتری خودتان را برای درس خواندن منزوی می‌کنید. این کار معمولا تا جایی ادامه پیدا می‌کند که یا با کارآیی با سطحی بسیار پایین عمل می‌کنید یا خسته می‌شوید و دست از مطالعه برمی‌دارید.

آنچه فهمش برای این دانشجویان سخت است، این است که آنها می‌توانند با صرف زمانی کمتر، بیشتر یاد بگیرند.

چگونه بدون خستگی، درس بخوانیم

کلید این روش ساده است: تعیین دقیق ساعت‌های مطالعه، اما با کیفیتی بالاتر.

سه گامی که در ادامه با جزئیات بیشتری توضیح داده می‌شوند، عبارتند از:

تنظیم ساعت‌های واقعی مطالعه که زمانی برای استراحت باقی می‌گذارد.

تبدیل تکالیف یادگیری منفعلانه به فعال.

ایجاد یک محیط راحت و بدون مزاحمت.

گام اول: ساعت‌های معین برای مطالعه همراه با زمان استراحت فراوان

اولین اشتباه، این باور است که می‌توانید بی‌وقفه درس بخوانید. این وسوسه‌ای خطرناک است و هر چه امتحان بزرگ‌تر یا ضرب‌الاجل نزدیک‌تر باشد، راحت‌تر در این دام می‌افتید.

قرار نیست میزان بهینه‌ی ساعات مطالعه کوتاه یا تفریحی باشد. اگر می‌خواهید سخت درس بخوانید، باید سخت کار کنید، اما به چشم دویدن در یک مسابقه‌ی دو به آن نگاه کنید، سرعت بالایی هست که می‌توانید با آن به دویدن ادامه بدهید و سرعت دیگری هم هست که بسیار بالاست و نفس کم می‌آورید. این دو نوع سرعت را از هم تفکیک کنید.

ساده‌ترین راه برای جدا کردن این دو کار،‌ تنظیم ساعت‌های معینی است که به شما اجازه می‌دهد زمان کافی برای استراحت داشته باشید. مثلا من می‌توانم ۵ روز در هفته از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر به علاوه‌ی یک نصف روز اضافه (البته با زمان‌های استراحت) کار کنم و برای چند هفته به این روال پایبند باشم.

توجه کنید چنین برنامه‌ای به معنای آزاد بودن تمام عصرها و روز جمعه (به علاوه‌ی یک نصف روز دیگر) است که در این زمان آزاد می‌توانید بیرون بروید، با دوستان‌ خود ملاقات کنید، ورزش کنید یا هر تفریح دیگری انجام دهید.

اگر در حال حاضر سخت درس می‌خوانید، احساس خستگی می‌کنید و در تلاش برای تغییر استراتژی هستید، حتی میزان حجم کار شما باید کمتر از این باشد. شاید برای چند روز ابتدایی یا هفته‌ی اول، عمل کردن به نیمی از برنامه کافی باشد تا برای عملی ساختن کامل آن آمادگی پیدا کنید. اگر در حین دویدن از نفس بیفتید، باید برای مدتی سرعت‌تان را کم کنید تا بتوانید به سرعت پایدار برسید.

گام دوم: تغییر تکالیف درسی منفعلانه به فعالانه

من از استعاره‌ی دویدن استفاده کردم تا توضیح دهم، چرا تنظیم ساعات واقعی مهم است. با این حال، مثال دویدن چندان درست نیست، چون تکالیف ذهنی و فیزیکی اساسا با هم متفاوت هستند. اگر در یک مسابقه‌ی دو باشید و احساس کنید بیش از حد تند می‌دوید، باید سرعت‌تان را کم کنید، اما اگر در یک مسابقه‌ی ذهنی باشید و احساس کنید بیش از حد به خود فشار می‌آورید، بدن‌ با از بین بردن تمرکز این فشار را جبران می‌کند.

زمانی که تمرکزتان مختل شود، سرعت یادگیری به شکل قابل توجهی کاهش می‌یابد، اما شما همچنان تلاش زیادی می‌کنید، یعنی شاید به اندازه‌ی همان فردی که برنامه‌ی معینی برای مطالعه چیده تلاش کنید، اما کمتر یاد بگیرید.

گام بعدی مبارزه با این مشکل، از طریق تبدیل تکالیف منفعلانه به فعالانه است. این کار حتی بیشتر شما را خسته می‌کند، پس اگر در حال تغییر از یک برنامه‌ی خسته‌کننده به یک برنامه‌ی ثابت هستید، باید ساعت‌های محدودی برای چند روز اول در نظر بگیرید. با این حال، مزیت تکالیف فعالانه این است که شما را به سوی بهره‌وری بیشتر در مسیر یادگیری هدایت می‌کنند.

جدیت یک طیف است؛ بنابراین دو شکل مطالعه که برچسب منفعل یا فعال بخورند، وجود ندارد، بلکه بعضی از تکالیف نسبت به بقیه نیاز به تمرکز و بهره‌وری بالاتری دارند.

خودآزمونی یک تکلیف فعال و بازخوانی یادداشت‌ها یک تکلیف منفعل است. تکنیک فاینمن (Feynman) یک تکلیف فعال و مرور سطحی مطالب یک کار منفعل است. یک قانون کلی این است که اگر هیچ نکته‌ای در روال مطالعه‌ی شما وجود ندارد که بتوانید بفهمید در جایی اشتباه می‌کنید، این کار فعال نیست. من چند استثناء محدود برای این فهرست در نظر می‌گیرم که البته بسیار کوچک هستند (بعضی از تکنیک‌های حافظه هیچ بازخوردی ندارند، اما از نظر ذهنی مشکل و نسبتا مناسب هستند).

گام سوم: ایجاد یک محیط راحت و بدون مزاحمت

این گام کاملا واضح است: اگر جایی کار می‌کنید که مزاحمت‌هایی وجود دارد، حواس‌تان پرت خواهد شد. من مطالعه‌ی زبان چینی (بخشی که نیاز به مکالمه نداشت) را در یک کافه انجام می‌دادم که به اینترنت دسترسی نداشتم. اگر برای بخشی از کارتان نیاز به اینترنت دارید، از نرم‌افزارهایی مثل SelfControl استفاده کنید که به وسیله‌ی آن می‌توانید وبسایت‌هایی غیرمرتبط با کارتان را مسدود کنید، البته اگر کارتان کلا به اینترنت نیاز نداشته باشد، قطعا بهتر است.

موبایل خود را روی حالت بی‌صدا قرار دهید یا حتی در زمان مطالعه در کنار خودتان نگذارید. جایی بروید که دوستان‌تان حضور نداشته باشند (البته من مکان مطالعه‌ی زبان چینی را طوری انتخاب کردم که بتوانم تصادفا گفت‌وگوهایی به زبان چینی داشته باشم که این مورد برای این قانون استثناست).

درست است که نمی‌خواهید حواس‌تان پرت شود، اما نگران استراحت و ایجاد وقفه نباشید. شکل ایده‌آل ایجاد محیطی است که در آن وقفه‌ها خسته‌کننده باشند (اما همچنان باعث آسایش شوند)؛ بنابراین وسوسه نمی‌شوید مطالعه‌ی خود را رها کنید. اگر از قبل فعالیت‌هایی مناسب برای این وقفه‌ها انتخاب کنید، به شما کمک می‌کند تا کل روز تمرکز خود را حفظ کنید.

در طول چالش کالج ام. آی. تی، من معمولا به پیاده‌روی‌های کوتاه می‌رفتم یا ۱۵ الی ۲۰ دقیقه در سکوت می‌نشستم. این وقفه‌ها خوب هستند، چون به شما اجازه می‌دهند تا به ذهن‌تان تنفس کوتاهی بدهید و به اندازه‌ی کافی هم کسل‌کننده هستند که بازگشت به کار اصلی‌ را دشوار نسازند. چرخ زدن در اینترنت، صحبت با دوستان یا بازی‌های موبایلی فعالیت‌های خوبی برای زمان استراحت نیستند.

تعداد وقفه‌های من بستگی زیادی به نوع فعالیتی دارد که انجام می‌دهم. من در حین چالش ام. آی. تی وقفه‌های زیادی داشتم، چون حفظ تمرکز در مسائل دشوار ریاضی و تکالیف خواندنی طولانی برای بیش از یک ساعت بسیار سخت بود. در طول چالش یادگیری زبان به‌ندرت به استراحت‌های طولانی می‌رفتم، چون تکالیف دستور زبان یا ساخت واژگان دشواری کمتری دارند.

چگونه یک برنامه‌ی خسته‌کننده را به یک برنامه‌ی مؤثر تبدیل کنیم

به‌رغم اینکه این روش‌ها را خوب بلدم، اخیرا خودم هم تسلیم وسوسه‌ی مطالعه‌ی بیش از حد شدم. من روال یادگیری زبان را بر حسب غوطه‌ور شدن در آن زبان تنظیم کرده بودم یعنی تقریبا به طور دائم با زبان مورد نظر درگیر بودم. این کار با زبان اسپانیایی جواب داد که در آن، زمان مطالعه در مقایسه با تعاملات کمتر بود، اما برای زبان چینی انتخاب درستی نبود.

مشکل من قانون «انگلیسی ممنوع» (عدم استفاده از زبان انگلیسی به‌طور کامل) نبود، بلکه انجام فعالیت‌های هر روزه‌ی بی‌شماری بود که از نظر ذهنی طاقت‌فرسا بودند: گوش دادن همیشگی به پادکست چینی به جای موسیقی، فقط تماشای تلویزیون و هر رسانه‌ای به زبان چینی و مطالعه‌ی هر روزه به جای ایجاد وقفه‌ای یک روزه در هر هفته. زمانی که متوجه شدم در حال از دست دادن انرژی هستم، یک ارائه به زبان چینی در چند روز آینده داشتم که به شدت درگیرم کرده بود و همین مرا خسته کرد. به خاطر این اشتباه، چند روز برای مطالعه‌ی باکیفیت را از دست دادم و احتمالا کارایی‌ام هم افت کرد.

اما اشتباهات اجتناب‌ناپذیرند و وقتی متوجه شدم که در این دام افتاده‌ام، یک برنامه‌ی مطالعه‌ی جدید طراحی کردم که قوانین بالا را رعایت می‌کرد و در چند روز ابتدایی سبک‌تر بود. اکنون من دوباره در مسیر قرار گرفته‌ام و به حداقل مطالعه‌‌ی پیشین خود رسیده‌ام، بدون اینکه خودم را خسته کنم.

گاهی می‌توانید در یک برنامه‌ی خسته‌کننده قرار بگیرید، اما متوجه آن نشوید. این اتفاق زمانی می‌افتد که شما پیشرفت مناسبی برای رسیدن به هدف‌تان ندارید (و بیش از حد تعلل می‌کنید) و احساس می‌کنید باید بیشتر (و نه کمتر) کار کنید. در این موارد، گاهی دشوار است که تشخیص بدهید عدم توانایی شما در متمرکز ماندن، نشانه‌ای از ساعات کاری بی‌وقفه است و نه تنبلی.

 

منبع: چطور

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: درس خواندن منفعلانه به فعال درس بخوانیم برای مطالعه درس خواندن زبان چینی بیش از حد ی مطالعه مطالعه ی چند روز وقفه ها ی زبان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۰۹۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاد اما خسته

زنان به‌واسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایت‌های بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند.

به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: حرف‌هایش را به نتیجه تازه‌ترین تحقیقات علمی ارجاع می‌دهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه می‌دهد و از پژوهش‌هایی علمی می‌گوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالم‌تری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کرده‌اند، دارند.

این بخش کوتاهی از یکی از برنامه‌های شبکه‌ای فارسی‌زبان است که به‌تازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیش‌زمینه‌ها و قصاوت‌های‌مان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهش‌های علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، می‌تواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام داده‌های به‌دست آمده حرف می‌زنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران می‌گوید که تحقیقاتی این‌چنینی را رد می‌کند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدم‌های مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتی‌شان به‌گونه‌ای است که انرژی بالایی دارند و به‌طور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژی‌شان را از تنهایی و سکوت می‌گیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا می‌گوید که نمی‌توان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدم‌ها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگی‌های شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زن‌ها یا قریب به‌اتفاق آنها را در یک دسته جای می‌دهد و راضی یا ناراضی از مادری خود می‌داند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمی‌توان به آنها استناد کرد. 
 
چیزی شبیه گرسنگی
آن‌چیزی که نمی‌توان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نه‌فقط در وجود انسان‌ها، بلکه در وجود حیوان‌ها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه می‌کند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر می‌رسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث می‌شود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشه‌ای است، اما واقعیت دارد؛ این‌که دختران از همان دوران کودکی و در بازی‌های‌شان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچه‌های کوچک‌تر از خودشان یا عروسک‌های‌شان نقش مادر را ایفا می‌کنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسک‌بازی و مادری کردن، یک بازی بین‌المللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.

موضوعی که نشان‌دهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا به‌هر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برای‌شان مهیا نشده‌است! حالا چه می‌شود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواست‌های فرزندخواندگی‌اش بعد از زن و شوهری که هیچ‌وقت صاحب بچه نشده‌اند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچه‌ای دارند و تمایل دارند فرزند بعدی‌شان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آن‌قدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای به‌دست آمده نشان می‌دهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور می‌شد؛ انگار که حال‌شان با داشتن بچه، بهتر است! 

این ظاهر نه‌چندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر می‌بینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمی‌رسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرق‌هایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعه‌ای باید زیبا و خوش‌اندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایده‌آل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواس‌شان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث می‌شود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیت‌های قبلی‌اش اضافه شده، آن‌طور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا می‌گوید که زنان به‌واسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایت‌های بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آن‌وقت است که می‌توانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزه‌شان و از طرف دیگر به‌دلیل حمایت‌هایی که از آنها می‌شود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی می‌شود؟ به نظر می‌رسد که در روزگاری که همه دولت‌ها به سمت افزایش جمعیت می‌روند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش می‌گیرد، بکنند. آن‌وقت است که اگر مادری بداند بعد از بچه‌دار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمی‌گردد و صندلی‌اش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیت‌ها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بی‌خوابی می‌کشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابل‌توجهی از این حمایت‌های لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین می‌شود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم می‌کند.»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • رسانه عبری: چین ارتش اسرائیل را به پهپاد مجهز می‌کند
  • داور فوتبال ایران: بله از باخت پرسپولیس خوشحال شدم | چرا نمی گذارید ما کری بخوانیم!
  • قفل‌ها این بار برای ستاره تیم‌ملی در آسیا بسته ماندند
  • نماز خواندن یک دانشجوی مسلمان بعد از دستگیری در حضور پلیس آمریکا
  • عوارض مصرف خودسرانه این دارو‌ها
  • پرسپولیس با خستگی راه مقابل آلومینیوم!
  • خستگی و سرعت غیر مجاز دو عامل تصادفات پایتخت
  • شاد، اما خسته!
  • پیش‌بینی یک بیماری ۱۲ سال قبل از بروز علائم
  • شاد اما خسته